مگر میشود عاشق نشوی؟(حدیث دشت عشق)
شهید مدافع حرم مرتضی عطائی، چهارم اسفند سال ۱۳۵۵ در تهران متولد شد. پس از پشت سر گذاشتن تحصیلات دوره ابتدائی و متوسطه، در مغازه پدرش مشغول به کار شد؛ شغل پدر تاسیسات ساختمان بود و با وجود طاقتفرسا بودن کار، مرتضی همیشه به فعالیتهای فرهنگی و مذهبی هم توجه کامل داشت. با شروع درگیریها در سوریه، مرتضی دیگر مانند گذشته نبود و برای اعزام به سوریه به هر دری میزد و نمیخواست از کاروان مدافعان حرم جا بماند. به خاطر دشواریهایی که برای اعزام داوطلبان بسیجی به سوریه وجود داشت، مرتضی با هر مشقتی که بود، توانست خود را در کاروان فاطمیون که مدافعان حرم افغانستانی بودند، جای دهد و به سوریه برود. شهید عطائی خیلی زود توانست با نام ابوعلی، با رزمندگان تیپ فاطمیون قرین شود، به طوری که بسیاری از دوستان او هم اطلاع نداشتند که مرتضی افغانستانی نیست. رشادتهای ابوعلی در درگیریهای تل قرین، تدمر، دیرالعدس، بصرالحریر، القراصی و خانطومان به عنوان جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون نام او را به کلمهای رعبآفرین برای تکفیریها و داعش تبدیل کرده بود. مرتضی عطائی سرانجام ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست. شهید مرتضی عطایی در یاداشتی نوشته بود: «سالهاست که در گوش تاریخ میپیچد و میپیچد؛ «هل من ناصرا ینصرنی» مگر میشود؛ شیعه باشی و نشنوی؟ مگر میشود بشنوی و عاشق نشوی؟ اگر عاشق باشی میلههای قفس را نمیبینی و حصار تن را میشکنی و نه با پا که با سر میروی.»